نگاه آزاد
۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه
حکایت مظلومیت چشمان زن ظالم از عبید زاکانی
زنی زشت‌رو، چشمانی به غایت خوب و خوش داشت، روزی از شوهر شکایت به قاضی برد، قاضی از چشمانش خوشش آمد و طمع در او بست و طرف وی بگرفت. شوهر فهمید و چادر از روی زن بگرفت قاضی بدید و سخت متنّفر شد و گفت برخیز ای زنک که چشم مظلومان داری و چهره‌ی ظالمان.
0 Comments:

ارسال یک نظر