دیروز آقای احمدی نژاد در مجلس ضمن معرفی افراد کابینهاش سعی در القای کاآمدی انا ن به مجلسیان جهت اخذ رای اعتماد برایشان داشت. نکته قابل توجه لجاجت بیش از اندازه ایشان در معرفی و بزرگنمایی سابقه مدیریت کوچک ان افراد را داشت.
در طی سالهای گذشته همواره شاهد پافشاریهای بیش از اندازه ایشان در انتخاب وزرا بودیم بطوریکه هیچکونه اختلاف نظر کاری را از جانب هیچ کس نمی پذیرد و کوچکترین مخالفت را بر نمب تابد.این خصوصیت اخلاقی آقای احمدی نژاد تا محدوده مخالفت با نظر رهبر نیز پیش می رود.
همواره به خاطر داشته باشیم وزرای انتخابی ایشان تا زمانی که منصب دارند به دلیل ترس از برکناری هیچگاه اظهار نظر مخالف حتی در جمعهای خصوصی نیز نمی کنند ولی به محض برکناری شروع به انتقادات ریشه ای از افکار و اندیشه های مدیریتی و عملکردهای کلان ایشان می نمایند.
معمولا وزرای انتخابی ایشان هم همواره از مدیران میانی کشور با کمترین سابقه مدیریتی کلان انتخاب می شوند که علاوه بر ضعف شدید مدیریتی قدرت دفاع از عملکرد های خود را در برابر نظر مخالف رییس جمهور نیز نداشته باشند.
این نوع انتخاب وزرا باعث ضربه شدید به مدیریت کلان کشور شده و کشور را به سوی مدیریت شخصی آقای احمدی نژاد در کلیه شئونات کشور و اعمال نظر بعضا غیر کارشناسی و احساسی در امور حساس کشوری می بینیم. در واقع نخبگانی که ایشان بعنوان وزیر معرفی نمودند بعضا کارشان هیچ تناسبی با تجربیات و تحصیلاتشان ندارد و حتی کسانی که سابقه حبس تعزیری و یا تعقیب بین المللی در پرونده دارن و یا حتی مدرک دانشگاهی ایشان شفاف نیست نیز به چشم می خورد.که این خود نشان از اعتماد ایشان تنها به دایره دوستان دانشگاهی یا دوران شهرداری ایشان و عدم اعتماد کاری و سوظن به سایر دوستان خارج از دایره معتمدین ایشان است.
عدم اطمینان آقای احمدی نژاد به سایر مسوولین مملکتی تا بدانجا پیش رفته است که حتی مجلس شورای اسلامی که اکثریت مطلق انرا اصولگرایان طرفدار ایشان تشکیل میدهد نیز مکان امنی برای تردد بدون محافظ برای ایشان بنا به دلایل نا مفهوم دیگر نیست .
در پایان این نکته حایز اهمیت است که تا کی جمهوری اسلامی و جامعه بدلیل لجاجت و سوظن آقای احمدی نژاد باید تاوان و بی تجربگی مدیران ارشد کشور را بدهد و این نوع برخورد غیر تخصصی که نتیجه مستفیم روی تورم و بی کاری و معیشت افراد جامعه دارد تا کی ادامه می یابد ؟
در روز های اخیر به کرات شاهد اصرار بعضی مسوولین نظام در ضرورت دستگیری موسوی و کروبی در صدا و سیما هستیم . انجام این کار نوعی بازی کردن با دم شیر است چونکه ملتی که در یک ماه گذشته اعتراضات خیابانی نداشته و مدام با سخنان بی خردانه و توهین آمیز بعضی مسوولین و انکار واقعیات جامعه روبرو بوده و اکثر مطالبات قانونی ایشان نیز پاسخگویی نشده است , دارای پتانسیل بالایی جهت اعتراض به شرایط موجود در جامعه دارد و کاملا منتظر هر گونه عمل ماجرا جویانه از جانب بعضی مسوولین می باشد.این اعتراضات همانطور که دیدیم باعث چالش نظام خواهد شد و هزینه زیادی را با آن وارد خواهد کرد. بنابر این نه تنها این موضوع, که اگر نظام بدنبال حفظ آرامش جامعه باشد باید بیش از پیش به مطالبات و آزادیهای اجتماعی جامعه احترام بگذارد و از پاشیدن نمک بر زخم باز مردم در شرایط موجود توسط هر شخص درون دولت و نظام به جد جلوگیری کند.
خبری چند روز پیش در صدا و سیما اعلام گردید که مجلس یک فوریت طرح 20 ملیون دلاری افشای نقض حقوق بشر را در امریکا تصویب کرد. با شرح این موضوع به ناگاه یاد این ضرب المثل می افتیم که چراغی که به خانه رواست به مجلس حرام است. بسیار جای تاسف دارد در مجلسی که بدون بررسی و تحقیق و به سادگی هر گونه نقض اشکار حفوق بشر در زندانهای غیر پوشش سازمانهای زندانها را به راحتی تکذیب می کند, نقض حقوق بشر در زندانهای آمریکا برایش بسیار مهمتر از نقض حقوق اولیه شهروندان نظام جمهوری اسلامی در زندانها می باشد.
لازم به ذکر است تصویب فوریت این طرح روشنگر نکات ذیل می باشد:
1- افشا و انعکاس گسترده نقض حقوق بشر درزندانهای ایران در رسانه های دنیا و تخریب وجه نظام حتی بین کشور های مسلمان منطقه
2-عدم موفقیت کمیته تحقیق مجلس در بی طرفی موثر در وقایع زندانهای ایران بدنبال اظهارات ضد و نقیض اعضا
3-واقعیتهای انکار ناپذیر وقایع درون زندان و ضرورت انحراف افکار عمومی از موضوع مذکور
4-عدم اشاره به نحوه و محل خرج کردن این بودجه که احتمالا در صدا و سیما و روزنامه های وابسته دولتی خواهد بود
5-پر رنگ کردن نقش مجلس در رسانه ها بدنبال تاثیر گذاری کم مجلس در وقایع اخیر
رام كنندگان حيوانات سيرك براي مطيع كردن فيلها از ترفند ساده اي استفاده مي كنند. زماني كه حيوان هنوز بچه است، يكي از پاهاي او را به تنه درختي مي بندند. حيوان جوان هر چه تلاش مي كند نمي تواند خود را از بند خلاص كند اندك اندك اين عقيده كه تنه درخت خيلي قوي تر از اوست در فكرش شكل مي گيرد. وقتي حيوان بالغ و نيرومند شد ،كافي است شخصي نخي را به دور پاي فيل ببندد و سر ديگرش را به شاخه اي گره بزند. فيل براي رها كردن خود تلاشي نخواهد كرد .
پاي ما نيز ، همچون فيلها،اغلب با رشته هاي ضعيف و شكننده اي بسته شده است ، اما از آنجا كه از کودکی قدرت تنه درخت را باور كرده ايم، به خود جرات تلاش كردن نمي دهيم، غافل از اينكه براي به دست آوردن آزادي ، يك عمل جسورانه كافيست .
پائولوكوئيلو